مجموعه شعر قنبر

هنگام سحر خبر ز یارم نرسید هنگام غروب و شام تنها چه کنم

تبلیغات تبلیغات

وداع رمضان

(وداع رمضان) اندر وداع رمضان یارب دگر چه گویم من با دلی پریشان یارب دگر چه گویم ماهت چو سرعت نور ، بس در مسیر پر شور در پیش چشم ما رفت یارب دگر چه گویم در همچو ماه نابی با رحمت الهی «قنبر»چه کار کردی؟ یارب دگر چه گویم یارب تو را چه گویم، من در کجا بجویم ماه عظیم رمضان یارب دگر چه گویم ای ماه رحمت حقّ ، چون برق و باد رفتی ای ماه پر کرامت! یارب دگر چه گویم این ماه هم گذشت و در ماه بعدی تو من در فراق ماهت یارب دگر چه گویم 🔸سید مهدی سپهری (١٤٠٤/٠١/١١) ۲۹ ماه
ادامه مطلب

شیرِ حَرَم

(شیرِ حَرَم) حمزه،که چو یک شیرِ یَلِ فاتح غم بود بس پرچم او در اُحُد و بَدر عَلَم بود یک سال پس از بعثت احمد به کلامش او مؤمن و در مذهب او پیش قَدَم بود از بهر دفاع از حقّ اسلام و پیمبر او در همه حال و همه جا شیرِ حَرَم بود حمزه! بدنت بهر چه شد تکه به تکه تو عَم نبی، اصل و نَصَب شمس و قمر بود احمد ز غم و داغ تو مَحزون شده حمزه احمد که خودش از همه بالاتر و سر بود. ◾️سید مهدی سپهری ۱۴۰۴/۱/۲۵ ۱۵ شوال ۱۴۴۶ ھ.ق) https://eitaa.com/smspse🌙
ادامه مطلب

شاه با کَرَم

(شاه با کَرَم) در گوشه ای از این کره ی خاکی و جهان بوی حسین می شنوم من در این زمان از ری خبر رسیده که عبدالعظیم اوست همسان زیارتش به حسین و کریم اوست از علم و حلم و شأن و مقام و کلام تو حیران همه خلائق از این بارگاه تو از خاندان لطف و کرم، جود و رحمتی تو بس کریمی و تو خودت با سخاوتی عبد عظیمی و تو خودت شاه با کرم مبهوت عرشیان همه زین گنبد و حرم ◾️سید مهدی سپهری ۱۴۰۴/۱/۲۵ ۱۵ شوال ۱۴۴۶ ھ.ق) https://eitaa.com/smspse🌙
ادامه مطلب

فرقِ مولا

(فَرقِ مولا) بوی سَجاده خونین کسی می آید بوی عَمامه خونین کسی می اید کُلِ عالم دِلِشان شور و هَراس است امشب این علی نیست،که آن شیر خدا می آید کُلِ خانه، همه مُرغان حَیاط و سَرِ دَر خود مسجد که چه داند که علی می آید ََمَرو ای نور خدا مسجدِ حقّ بی تاب است خود مِحراب نَداند که علی می آید تو بخور کاسه شیری و به جای نَمَکی ای ملائک همه شاهد که علی می آید کُل خلق و مَلکوت و دو جهان در تَب و تاب که نگو همچو شبی سوگ علی می آید مَنِ «قنبر» که چه گویم زِ شَبِ ماتم و
ادامه مطلب

فخر زمان

(فخر زمان) من ندانم تو همانی یا که من گویم همی پس تویی معصومه جان دخت امام هفتمی تو کریمی و پناه کُل عالم، در جهان از مَقامت من چه گویم چون تویی فخر زمان عمه ای،هم خواهر و دخت سه معصومی ولی ای که خود معصومی و از نسل شیرانِ علی بِین آن راز و نیازت در زمان و در مکان در مدینه در قم و در وادی و در این جهان با خدایت تو چه گفتی چون شدی روح بتول افتخار هر زنی و هر امام و هر رسول قنبرا دیگر چه گویی تو که این معصومه است دُرِ نابِ این جهان و آن جهان مَظلومه است.
ادامه مطلب

نگين خاتم

(نگین خاتم) ای خدیجه(س)حامی دین خدا تو شدی در راه دین حقّ فدا حامی پیغمبر خاتم (ص) تویی حاتم و بخشنده و سَرور تویی گر که عالم چو شود انگشتری تو نگین خاتم و انگشتری ای که عالم به فدای روی تو کُل عالم به فدای شویِ تو یاور و بازوی پیغمبر تویی اولین مومن به دین حقّ تویی ای که مالَت در ره دین مبین شد فدا و در ره حقّ یقین ای خدیجه! جانِ پیغمبر چرا تو شدی در شِعب،مَظلومه فدا تو که یاور بودی و بازوی دین پس چرا اینطور جان دادی چنین مادر زهرای اطهر چون تویی حامی
ادامه مطلب

فرق مولا

(فَرقِ مولا) بوی سَجاده خونین کسی می آید بوی عَمامه خونین کسی می اید کُلِ عالم دِلِشان شور و هَراس است امشب این علی نیست که آن شیر خدا می آید کُلِ خانه، همه مُرغان حَیاط و سَرِ دَر خود مسجد که چه داند که علی می آید ََمَرو ای نور خدا مسجدِ حقّ بی تاب است خود مِحراب نَداد که علی می آید تو بخور کاسه شیری و به جای نَمَکی ای ملائک همه شاهد که علی می آید کُل خلق و مَلکوت و دو جهان در تَب و تاب که نگو همچو شبی سوگ علی می آید مَنِ «قنبر» که چه گویم زِ شَبِ ماتم و
ادامه مطلب

اسارت

🏴((اسارت))🏴 آن ساعتی بَد است که غریبانه بگذرد بین سران لشگر بیگانه بگذرد زینب چه بود و چه شد در طی زمان حالات او که در دلِ ویرانه بگذرد آن ساعتی خوش است که شاهانه بگذرد یعنی که در تلاطمِ مردانه بگذرد زینب که دخت علی(ع) بود و فاطمه(س) بگذار من نگویم و این قِصّه بگذرد او را کُتَک زدند سواران بی حیا بهتر که من نگویم و این قِصّه بگذرد ای دهرِ عالَمِین چرا خواهر حسین(ع) از شام با بلا غریبانه بگذرد آن ساعتی خوش است که دلیرانه بگذرد یعنی که در حریم کریمانه
ادامه مطلب

بالاترین نشانه

(بالاترین نشانه) بالاترین نشانه ی خوبان و آدمان عقل است و فکر و اندیشه و بیان عقل کز همه چو بیشتر بُوَد نشان عاقل کند چو فکر بی حد و بی امان چون که کند اضافه بر او طاقت و توان عقل است چون به هنگام یک زمان کز او کنی تو رفع هر مشکل عیان بلکه کنی تو رفع که هر مشکل نهان با آن توان که خوب زِ بد کرد بی امان بد را ز خوب کرد جدا در همه زمان با عقل قلّه های علمِ در این جهان فتح گردد چو گنج در دلِ شَهان «قنبر» کند تلاش که باشد دلش روان باشد کسی چو عضو زِ اعضای
ادامه مطلب

ماه رمضان

🌙ماه رمضان🌺 ماه رمضان چه صفایی تو ز ره آوردی ماه رمضان چه متاعی تو ز ره آوردی تو خودت سعی وصفایی حرم امن خدا ماه رمضان چه هوایی تو ز ره آوردی تو خودت ماه خدایی تو خودت فوز عظیم ماه رمضان چه ثوابی تو ز ره آوردی تو که خود آب روانی و تو خود محفل نور ماه رمضان چه بهاری تو ز ره آوردی تو چو نوری و تجلی گه عشق ازلی ماه رمضان چه نوایی تو ز ره آوردی تو بهاری و تو عشقی و تو نوری و ظهور ماه رمضان چه خضوعی تو ز ره آوردی تو که خود شهر شهور و متجلی حضور ماه رمضان چه
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها